"فرزند آدم" هیچوقت نباید خالی از امید باشه
امید انسانو از کسالت و تنبلی نجات میده
امروز یاد گذشته ها افتادم
گذشته ای که دوست داشتم بهترین آدم روی زمین باشم
البته این آرزو تو دوران های مختلف زندگی برای من تعابیر متفاوتی داشته
اما نکته مهم اینه که الان هیچ معنی ای نمیده
و این از مرگم بدتره
خیلی بدتر
من به شکست عادت کردم و این یعنی ..
راستشو بخوای خودمم دقیقا نمیدونم یعنی چی چون ... چون خیلی بده
شاید این حس جز نتایج بالا رفتن سن باشه (خودمونیم حسابی پیر شدیما)
وقتی آدم سنش بالا میره ...
وقتی با کسایی زندگی کنه که نهایت آرزوشون رسیدن به یه زندگی آرومه ..
وقتی آدم سالها به هیچ موفقیت و آرزویی فکر نکنه ...
وقتی آدم هیچوقت به خاطر موفقیتاش تو زندگی تشویق نشه ...
اون آدم بعد یه مدت میمیره
و من الان یه مرد مرده ام
یه جوون (!) 20 ساله که سالهاست دیگه به فکر بهترین بودن نیست
احساس میکنم شروع کردن واسه یه آدم تو شرایط من خیلی دیره
یه آدم آس و پاس ضعیف خابالو که به جز زحمت واسه اطرافیانش هیچی نداره ...
(این قسمت را فقط خدا بخواند:
خدایا شکرت
این بالایی ها رو با شما نبودم به دل نگیرید)